per
دانشگاه بوعلی سینا
پژوهش در توانبخشی ورزشی
2383-1464
2383-1472
2019-08-23
7
13
1
8
10.22084/rsr.2019.18958.1450
3076
Research Paper
بررسی اثر فعالیت وامانده ساز بر متغیرهای تعادل دینامیکی راه رفتن افراد با کف پای صاف
The effect of fatigue on dynamic stability of patients with flat foot during walking
صالح عزیزی
1
نادر فرهپور
naderfarahpour1@gmail.com
2
کیوان شریف مرادی
ksharifmoradi@gmail.com
3
کارشناسی ارشد، دانشگاه بوعلی سینا، همدان، ایران
استاد، دانشکده علوم ورزشی، دانشگاه بوعلی سینا، همدان، ایران
استادیار، دانشکده علوم انسانی، دانشگاه کاشان، کاشان، ایران
زمینه و هدف: تغییر در ساختار کف پا بر تعادل استاتیک و دینامیک اثرگذار است، اما تعامل بین صافی کف پا و خستگی فیزیکی در عملکرد تعادل دینامیکی راه رفتن افراد دارای کف پای صاف مشخص نیست. لذا هدف از تحقیق حاضر بررسی اثر یک فعالیت وامانده ساز بر متغیرهای تعادل دینامیکی راه رفتن افراد با کف پای صاف بود.
روش بررسی: تعداد 10 فرد کف پای صاف و 10 فرد سالم در این تحقیق شرکت کردند. اطلاعات با استفاده از سیستم تحلیل حرکتی (Hz 100) Vicon (چهار دوربین سری T) دو دستگاه صفحه نیروی (Hz 1000) Kistler ثبت شد. متغیرهای تعادل و متغیرهای فضایی زمانی از نرمافزار Visual 3D استخراج شد. این متغیرها قبل و بعد از اجرای پروتکل خستگی اندازهگیری شد. تحلیل آماری از آزمون تی مستقل و وابسته در محیط نرمافزار SPSS-19 و 05/0α< انجام شد.
یافتهها: دامنه تغییرات عمودی مرکز ثقل در گروه کف پای صاف بهطور معنیداری از گروه سالم بیشتر بود (01/0p=). خستگی باعث افزایش دامنه تغییرات مرکز جرم در صفحه فرونتال و همچنین عرض گام، در گروه کف پای صاف شد (03/0=p).
نتیجهگیری: خستگی تعادل دینامیکی افراد کف پای صاف را کاهش میدهد که با افزایش جابجایی عمودی و جانبی مرکز جرم و افزایش عرض گام همراه است. بعد از خستگی افراد کف پای صاف در صفحه جانبی ناپایدارند و اجرای حرکات تعادلی در صفحه جانبی میتواند احتمال ابتلا به آسیب را در این افراد افزایش دهد لذا انجام چنین حرکاتی در این افراد بایستی با احتیاط بیشتری صورت گیرد
Background and aim: Pes planus can affect dynamic stability during walking, but there is little information about the effect of pes planus on dynamic stability in these patients, so the aim of this study was to assess the effect of fatigue on dynamic stability in patients with pes planus. Material and Methods: 10 subjects with pes planus and 10 healthy subjects participated in this study. Data were collected by vicon motion anlaysis system with 4 cameras and 2 kistler forceplates. Fatigue protocol including 12 minutes of running performed and dynamic stability and spatio-temporal data were recorded before and after protocol. Dependent and independent t-test were used to analyze data at the set point of 0.05. Result; vertical excursion of centre of mass (COM) was significantly greater in pes planus compared to healthy group (p=0.01). After exhusting protocol, frontal excursion of centre of mass (COM) and step width was significantly greater in pes planus (p=0.03). Conclusion; Fatigue reduces the dynamic stability of subjects with flat feet, which is associated with increased vertical and lateral displacement of the center of mass and increased step width. After exhaustion, subjects with flat feet are unstable on frontal plan these movements may increase the risk of injury, so these movements should be performed with greater caution.
https://rsr.basu.ac.ir/article_3076_ce36d94bb53abb5a87e64c51e415664a.pdf
کف پای صاف
مرکز جرم
تعادل
خستگی
pes planus
Stability
centre of mass
Fatigue
per
دانشگاه بوعلی سینا
پژوهش در توانبخشی ورزشی
2383-1464
2383-1472
2019-08-23
7
13
9
17
10.22084/rsr.2019.20329.1467
3077
Research Paper
تأثیر بریس مچ پا بر زمان رسیدن به پایداری و اوج نیروی عکسالعمل عمودی زمین در زنان ورزشکار سالم با و بدون خستگی
Effect of ankle brace on the time to stabilization and peak vertical ground reaction force in healthy female athletes with and without fatigue
زهرا رئیسی
z_raisi13@yahoo.com
1
آزاده عسگرپور کاجی
2
مسعود گلپایگانی
masoud_golpa@yahoo.com
3
شهناز شهرجردی
s-shahrjerdi@araku.ac.ir
4
استادیار، گروه آسیب شناسی و فیزیولوژی ورزشی، دانشکده علوم ورزشی، دانشگاه اراک، اراک، ایران.
دانشجوی دکتری آسیب شناسی ورزشی و حرکات اصلاحی درمانی، دانشکده علوم ورزشی، دانشگاه بوعلی سینا، همدان، ایران.
دانشیار، گروه آسیب شناسی و فیزیولوژی ورزشی، دانشکده علوم ورزشی، دانشگاه اراک، اراک، ایران.
استادیار، گروه آسیب شناسی و فیزیولوژی ورزشی، دانشکده علوم ورزشی، دانشگاه اراک، اراک، ایران.
زمینه و هدف: هدف از انجام مطالعه حاضر تأثیر بریس پیشگیرانه مچپا بر زمان رسیدن به پایداری و اوج نیروی عکس العمل عمودی زمین در ورزشکاران زن سالم با و بدون خستگی بود.
روش بررسی: نوزده زن ورزشکار فعال دانشگاهی بهطور داوطلبانه در مطالعه نیمه تجربی حاضر شرکت کردند. نیروی عکس العمل عمودی زمین و زمان رسیدن به پایداری توسط دستگاه اندازهگیری فشار کف پایی حین انجام فعالیت فرود در وضعیت با و بدون بریس قبل و بعد از خستگی ارزیابی شد.
یافته ها: اطلاعات بهدست آمده نشان داد استفاده از بریس بر زمان رسیدن به پایداری با و بدون خستگی تأثیری ندارد (05/0<p). با توجه به نتایج بهدست آمده بریس موجب کاهش در میزان اوج نیروی اول (01/0p=) و (04/0p=) و اوج نیروی دوم عکس العمل عمودی زمین (004/0p=) و (032/0p=) به ترتیب قبل و بعد از خستگی نسبت به وضعیت کنترل در قسمت جلوی پا شد. همچنین استفاده از بریس افزایش میزان اوج نیروی اول (009/0p=) و (02/0p=)، افزایش اوج نیروی دوم (025/0p=) و (002/0p=)، کاهش زمان رسیدن به اولین اوج نیروی عمودی (007/0p=) و (018/0p=) و کاهش زمان رسیدن به دومین اوج نیروی عمودی (026/0p=) و (01/0p=) را به ترتیب قبل و بعد از خستگی نسبت به وضعیت کنترل در قسمت عقب پا به همراه داشت.
نتیجه گیری: با توجه به یافته ها نتیجه گیری می شود که بریس بر زمان رسیدن به پایداری تأثیر ندارد و موجب افزایش اوج نیروی عمودی عکس العمل زمین و کاهش زمان رسیدن به آن در قسمت عقبپا می شود. بنابراین، استفاده از بریس های مچپا با هدف اثرگذاری بر این فاکتورها و کاهش ریسک آسیبهای مرتبط با آنها پیشنهاد نمی گردد.
Background and Aim: The purpose of the present study was to evaluate the effect of ankle brace on the time to stabilization (TTS) and vertical ground reaction force (VGRF) in healthy female college athlete with or without fatigue. Methods: Nineteen female active college athletes volunteered to participate in this quasi-experimental study. VGRF and TTS were evaluated by foot pressure system during landing with and without brace before and after fatigue. Results: The results showed that the use of brace had no effect on TTS with and without fatigue (P <0.05). According to the results brace reduces first peak VGRF (P = 0.01), (P = 0.04) and the second peak VGRF (P = 0.004), (P = 0.032), before and after fatigue, respectively, compared to the control condition in the forefoot. Also, the use of brace increased the rate of first peak VGRF (P = 0.009), (P = 0.02), increase of second peak VGRF(P = 0.025), (P = 0.002), decrease in time to first peak VGRF(P = 0.007), (P = 0.018) and decrease in time to second peak VGRF(P = 0.026), (P = 0.01), respectively, before and after fatigue in the back foot. Conclusion: According to the results of present study it is concluded that brace were not affected on the TTS, increase the peak VGRF and reduce the time to the VGRF on the back foot. So the use of ankle bracing with the aim of influencing these factors and reduce the risk of injuries associated with them is not recommended.
https://rsr.basu.ac.ir/article_3077_0d8aefd9ce99b5c0af0d7c47fbb43037.pdf
بریس
تعادل
فرود
خستگی
brace
time to stabilization
vertical ground reaction force
Fatigue
per
دانشگاه بوعلی سینا
پژوهش در توانبخشی ورزشی
2383-1464
2383-1472
2019-08-23
7
13
19
29
10.22084/rsr.2018.8784.1176
3078
Research Paper
مقایسه اثر آنی و بلندمدت تمرین دویدن رو به جلو و رو به عقب بر حس وضعیت مفصل زانو
Comparison of Immediate and Long-Term Effect of Forward and Backward Running Trainings on Knee joint Position Sense
مصطفی شاه وردی
shahverdi10@yahoo.com
1
محمد حسین علیزاده
mhalizadeh47@yahoo.com
2
فواد صیدی
foadseidi@ut.ac.ir
3
کارشناس ارشد آسیب شناسی ورزشی و حرکات اصلاحی دانشکده تربیت بدنی دانشگاه تهران، تهران، ایران.
استاد دانشکده تربیت بدنی دانشگاه تهران، تهران، ایران.
دانشیار دانشکده تربیت بدنی دانشگاه تهران، تهران، ایران.
زمینه و هدف: آگاهی از تأثیر تمرینات مختلف بر حس عمقی میتواند در طراحی برنامه تمرینی و پیشگیری از آسیب مفید باشد. هدف از تحقیق حاضر، مقایسه اثر آنی و بلندمدت تمرین دویدن رو به عقب و رو به جلو بر حس وضعیت مفصل زانو میباشد.
روش بررسی: این تحقیق به روش نیمهتجربی و نمونهگیری هدفمند انجام شد. 30 ورزشکار دانشگاهی مرد در این تحقیق شرکت کردند که بهطور تصادفی به دو گروه دویدن رو به جلو (با میانگین سنی 80/1±60/22) و رو به عقب (با میانگین سنی 58/1±07/23) تقسیم شدند. حس وضعیت مفصل زانو بهوسیله فتوگرافی و آنالیز زاویه با استفاده از نرمافزار آدوب آکروبات قبل، بعد از یک جلسه و پس از چهار هفته تمرین دویدن بر روی تردمیل در هر دو زنجیره حرکتی باز و بسته اندازهگیری شد.
یافتهها: بلافاصله پس از دویدن رو به جلو میانگین خطای مطلق بازسازی در زنجیره حرکتی بسته کاهش معناداری (035/0=p، اندازه اثر: 24/1) یافت و بین دو گروه تفاوت معناداری در زنجیره حرکتی بسته وجود داشت (047/0=p)؛ اما در زنجیره حرکتی باز بین دو گروه تفاوت معناداری نبود (592/0=p). همچنین، پس از چهار هفته تمرین، کاهش میانگین خطای مطلق بازسازی تنها در آزمودنیهای گروه دویدن رو به عقب و در زنجیره حرکتی بسته معنادار بود (025/0=p، اندازه اثر: 34/1)؛ اما تفاوت معناداری بین دو گروه مشاهده نشد (305/0=p).
نتیجهگیری: دویدن رو به جلو، اثر آنی مثبتی نسبت به دویدن رو به عقب بر حس وضعیت مفصل زانو دارد؛ اما در بلندمدت تفاوت معناداری بین این دو تمرین وجود ندارد. اما اثر معنادار و اندازه اثر بسیار بزرگ دویدن رو به عقب نشان میدهد این تمرین از اثر بخشی مطلوبی برخوردار است.
Background and Objectives: Knowledge from various training effect on the proprioception can be useful in the design of training and injury prevention program. The purpose of this study was to compare of immediate and long-term effect of forward and backward running training on knee joint position sense. Materials and methods: 30 male college athletes participated in this study and divided accidentally into two forward and backward runninggroups. Knee joint position sense was measured by photography and angle analysis using Adobe Acrobat software in both open and closed kinetic chain before, after a session and after four weeks of running on treadmill. Results: The average of absolute repositioning error decreased significantly in the closed kinetic chain immediately after forward running training (p=0.035, ES=1.24) and in this respect, there was a significant difference between the two groups (p=0/047); but, there was no significant difference between the two groups in open kinetic chain (p=0.592). Also, after four weeks training, average of absolute repositioning error decreases significantly only in the closed kinetic chain and in backward running subjects (p=0.025, ES=1.34); but there was no significant difference between the two groups (p=0/305). Conclusion: Forward running training has the positive immediate effect on the knee joint position sense than backward running, but in the long-term there was no significant difference between the two trainings. However, significant effect of backward running and very large of effect sizes showed the desirable effectiveness of this training than forward running.
https://rsr.basu.ac.ir/article_3078_f76c4064ca8f426e8e543983b3195a19.pdf
"دویدن رو به عقب"
"دویدن رو به جلو"
"حس وضعیت مفصل"
"زنجیره حرکتی باز"
"زنجیره حرکتی". بسته
"Backward running"
"Forward running"
"Joint position sense"
"Open kinetic chain"
"Closed kinetic chain"
per
دانشگاه بوعلی سینا
پژوهش در توانبخشی ورزشی
2383-1464
2383-1472
2019-08-23
7
13
31
40
10.22084/rsr.2019.18998.1452
3079
Research Paper
مقایسه درد گردن دانشجویان دختر و پسر در حالتهای مختلف عادت مطالعه
The comparison of neck pain in male and female student under the different study position
رضا رجبی
rrajabi@ut.ac.ir
1
محمد کریمی زاده اردکانی
m.karimizadeh@ut.ac.ir
2
هومن مینونژاد
h.minoonejad@ut.ac.ir
3
محسن نادری بنی
mohsennaderi5755@ut.ac.ir
4
احسان آبشناس
ehsanabshenas@gmail.com
5
استاد گروه بهداشت و طب ورزشی، ، دانشکده تربیت بدنی و علوم ورزشی، دانشگاه تهران، تهران، ایران
استادیار گروه بهداشت و طب ورزشی، دانشکده تربیت بدنی و علوم ورزشی، دانشگاه تهران، تهران، ایران
دانشیار گروه بهداشت و طب ورزشی، دانشکده تربیت بدنی و علوم ورزشی، دانشگاه تهران، تهران، ایران
دانشجوی کارشناسی ارشد آسیب شناسی ورزشی و حرکات اصلاحی، دانشکده تربیت بدنی و علوم ورزشی، دانشگاه تهران، تهران، ایران
دانشجوی کارشناسی ارشد آسیب شناسی ورزشی و حرکات اصلاحی، دانشکده تربیت بدنی و علوم ورزشی، دانشگاه تهران، تهران، ایران
زمینه و هدف: امروزه دانشجویان برای ساعتهای طولانی در یک حالت ایستا به مطالعه میپردازند. این حالات به دلیل تکرار زیاد روی انحنای ستون فقرات و وضعیت سر و گردن تأثیر میگذارد. هدف از پژوهش حاضر مقایسهی میزان درد گردن در حالتهای مختلف عادت مطالعه در دانشجویان دختر و پسر است.
روش بررسی: پژوهش حاضر از نوع توصیفی میباشد. در این تحقیق تعداد 1017دانشجو (511 دختر و 506 پسر) از 5 دانشگاه سطح تهران (بهصورت هدفمند) که دارای رشتههای تحصیلی و مقاطع تحصیلی مشابه بودند انتخاب و مورد مطالعه قرار گرفتند. به منظور کمیکردن میزان شدت درد در افراد مبتلا به گردن درد، از مقیاس بصری درد VAS استفاده شد. برای مقایسهی یافتهها از روش آماری تحلیل واریانس یک طرفه و آماره ناپارامتریک فی کرامر و ضریب تعیین استفاده شد.
یافتهها: یافتههای تحقیق بهطور کلی تأیید کرد عادات مختلف مطالعه بر درد گردن در دانشجویان دختر و پسر تأثیر دارد (برای دختران 003/0=p و برای پسران 001/0=p). بیشترین شاخص درد گردن دانشجویان دختر مربوط به حالت 11 و کمترین حالت 6 و برای دانشجویان پسر بیشترین شاخص درد مربوط به حالت 11 و 8 و کمترین حالت 6 بود.
نتیجهگیری: عادات غلط، مانند وضعیتهای نامناسب مطالعه، در طولانی مدت میتوانند باعث بروز الگوهای ضعیف اسکلتی- عضلانی شده و در نهایت به دردهایی مثل درد گردن (یکی از شایعترین دردهای اسکلتی- عضلانی) ختم شوند.
Background and aim: Today students stay in a specific static positions during studying. These positions, because of their repetition during a day, will have effect on spinal column. The object of this study is to compare the amount of neck pain under different studying position in male and female student. Materials and Methods: This study is a descriptive study. In this study 1017 student (506 male, 511 female) from 5 universities in Tehran in same field and degree, was selected and studied. Also 50 male and 50 female nonstudents were studied as the control group. For quantifying the intensity of pain in people with neck pain, the VAS scale and for the statistical analysis, the ANOVA, Cramer's Phi and coefficient of variation was used. Results: Generally, the results of this study confirmed that intensity of neck pain has affected by different studying position in both male and female student (for female P-value= 0.003 & for male P-value= 0.001). For male students the maximum and minimum VAS scale ordinary was seen in position number 8 and 6, and for female students the maximum and minimum VAS scale ordinary was seen in position number 11 and 6. Conclusion: Wrong habits such as inappropriate studying positions in long term will cause weak musculoskeletal patterns that lead to some pains such as neck pain as one of the most common skeletal pain.
https://rsr.basu.ac.ir/article_3079_ad579a932f3a8faee6786b48d7abee15.pdf
درد گردن
عادات مطالعه
مشکلات اسکلتی عضلانی
Neck pain
Studying Habits
Musculoskeletal disorders
per
دانشگاه بوعلی سینا
پژوهش در توانبخشی ورزشی
2383-1464
2383-1472
2019-08-23
7
13
41
53
10.22084/rsr.2019.20302.1466
3080
Research Paper
تأثیر تمرینات استقامت عضلانی، هماهنگی و ترکیبی بر مهارتهای حرکتی ظریف افراد با سندرم داون
Effect of muscular endurance, coordination and combination exercises on fine motor skills of Down syndrome subjects
مهین عقدایی
dr_aghdae@yahoo.com
1
مهدی نمازی زاده
mehdinamazizadeh@yahoo.com
2
سیدمجتبی نظام خیرآبادی
mojtabanezam@yahoo.com
3
استادیار، گروه علوم رفتاری و شناختی در ورزش، دانشکده علوم ورزشی و تندرستی، شهید بهشتی، تهران، ایران
استاد، هیأت علمی دانشگاه تربیت بدنی و علوم ورزشی، دانشگاه آزاد اسلامی، واحد خوراسگان، اصفهان، ایران
کارشناسی ارشد، گروه علوم رفتاری و شناختی در ورزش، دانشکده علوم ورزشی و تندرستی، شهید بهشتی، تهران، ایران
زمینه و هدف: امروزه تمرینات ورزشی بهعنوان روشی جدید و کاربردی برای بهبود سازگاری های عضلانی در کم توانان ذهنی معرفی شده است. هدف از پژوهش حاضر تأثیر تمرینات استقامت عضلانی، هماهنگی و ترکیبی بر مهارت های حرکتی ظریف افراد با سندرم داون بود.
روش بررسی: این تحقیق از نوع نیمهتجربی، با هدف کاربردی بود.30 فرد با سندرم داون (23 پسر و 7 دختر) با میانگین سنی 2/24 سال انتخاب شدند. با استفاده از آزمون پورد و پگبورد پیش آزمون گرفته شد؛ سپس شرکت کنندگان به سه گروه با سه برنامه مختلف تمرینی تقسیم شدند (گروه یک: تمرینات استقامتی، گروه دو: تمرینات هماهنگی، گروه سه: تمرینات ترکیبی). برنامه مداخله شامل 16 جلسه 45 دقیقه ای بود. هر جلسه شامل سه زمان 15 دقیقهای و 5 دقیقه استراحت بین زمانها بود. بعد از پایان جلسات پسآزمون مشابه با پیش آزمون گرفته شد.
یافته ها: نتایج آزمون تحلیل واریانس یک راهه نشان داد که همه گروه ها با تمرینات پیشرفت معناداری کرده اند (05/0p<) ولی بین تمرینات استقامت عضلانی، هماهنگی و ترکیبی تفاوت معنیداری وجود نداشت (05/0<p).
نتیجه گیری: مطابق با نتایج برای بهبود مهارت های حرکتی ظریف افراد سندرم داون می توان از سه نوع تمرین استقامتی، هماهنگی و ترکیبی استفاده کرد، اما به نظر میرسد ترکیب تمرینات هماهنگی و استقامت عضلانی ارجح تر است. احتمالاً تمرینات ترکیبی باعث بهبود استقامت عضلانی و هماهنگی بین اندام ها بهصورت همزمان می گردد.
زمینه و هدف: امروزه تمرینات ورزشی به عنوان روشی جدید و کاربردی برای بهبود سازگاریهای عضلانی در کمتوانان ذهنی معرفی شده است. هدف از پژوهش حاضر بررسی تأثیر تمرینات استقامت عضلانی، هماهنگی و ترکیبی بر مهارتهای حرکتی ظریف افراد با سندرم داون بود. روش بررسی: این تحقیق از نوع نیمه تجربی، با هدف کاربردی بود.30 فرد با سندرم داون (23 پسر و 7 دختر) با میانگین سنی 2/24 سال انتخاب شدند. با استفاده از آزمون پورد و پگبورد پیشآزمون گرفته شد سپس شرکتکنندگان به سه گروه با سه برنامه مختلف تمرینی تقسیم شدند (گروه یک: تمرینات استقامتی، گروه دو: تمرینات هماهنگی، گروه سه: تمرینات ترکیبی). برنامه مداخله شامل 16 جلسه 45 دقیقهای بود. هر جلسه شامل سه زمان 15 دقیقه ای و 5 دقیقه استراحت بین زمان ها بود. بعد از پایان جلسات پس آزمونی مشابه با پیشآزمون گرفته شد. یافتهها: نتایج آزمون تحلیل واریانس یک راهه نشان داد که همه گروهها با تمرینات پیشرفت معناداری کردهاند ولی بین تمرینات استقامت عضلانی، هماهنگی و ترکیبی تفاوت معنی داری وجود نداشت. نتیجهگیری: مطابق با نتایج برای بهبود مهارتهای حرکتی ظریف افراد سندرم داون میتوان از سه نوع تمرین استقامتی، هماهنگی و ترکیبی استفاده کرد، اما به نظر میرسد ترکیب تمرینات هماهنگی و استقامت عضلانی ارجحتر است. احتمالاً تمرینات ترکیبی باعث بهبود استقامت عضلانی و هماهنگی بین اندامها به صورت همزمان میگردد.
https://rsr.basu.ac.ir/article_3080_6cd6371c50c6ee472c6f21a280f40e78.pdf
کمتوان ذهنی
مهارت حرکتی
آزمون پورد و پگبورد
تمرین جسمانی
Mental Retardation
Motor skills
Purdue and Pegboard test
Physical exercise
per
دانشگاه بوعلی سینا
پژوهش در توانبخشی ورزشی
2383-1464
2383-1472
2019-08-23
7
13
55
66
10.22084/rsr.2019.17735.1419
3081
Research Paper
تأثیر شش هفته تمرینات آبی با و بدون جلیقه وزنه بر شاخصهای تعادل زنان میانسال مبتلا به اختلال در تعادل
The effect of six weeks of water exercises with and without weight vest on balance indices of middle-aged women with disturbance in balance
نیلوفر رحمانی
ni.rahmani@mail.sbu.ac.ir
1
امیر حسین براتی
ahbarati20@gmail.com
2
فریبرز هوانلو
fhovanloo@gmail.com
3
محمد کلانتریان
mkalantariyan@ut.ac.ir
4
دانشجوی کارشناسی ارشد گروه علوم ورزشی و توانبخشی ورزشی، دانشکده تربیت بدنی، دانشگاه شهید بهشتی، تهران، ایران
دانشیار عضو هیئت علمی گروه علوم ورزشی و تندرستی دانشگاه شهید بهشتی، تهران، ایران
دانشیار عضو هیئت علمی گروه علوم ورزشی و تندرستی دانشگاه شهید بهشتی، تهران، ایران
دانشجوی دکترای دانشگاه تهران، ایران
زمینه و هدف: توجه به تعادل و فاکتورهای مؤثر بر آن در دوران میانسالی و پیش از فرارسیدن دوران سالمندی و مشکلات ناشی از کهولت سن از جمله اختلال در تعادل اهمیت زیادی دارد. هدف از تحقیق حاضر بررسی تأثیر 6 هفته تمرینات آبی با و بدون جلیقه وزنه بر شاخصهای تعادل زنان میانسال مبتلا به نقص در تعادل میباشد.
روش بررسی: تحقیق حاضر از نوع نیمه تجربی است که بر روی 26 زن میانسال و به روش نمونهگیری در دسترس که بهصورت تصادفی به دو گروه با تمرینات آبی با جلیقه وزنه (13 نفر) و گروه تمرینات آبی بدون جلیقه وزنه (13 نفر) تقسیم شدهاند، انجام شده است. جهت ارزیابی تعادل از دستگاه تعادل سنج بایودکس استفاده شد. تمرینات آبی به مدت 6 هفته، سه جلسه در هفته و به مدت 45 دقیقه انجام شد. پس از پایان 6 هفته تمرینات، تمامی مراحل پیشآزمون، در پسآزمون نیز تکرار شد. جهت تجزیه و تحلیل دادهها، از آزمونهای شاپیروویلک و تی مستقل و تحلیل واریانس ترکیبی و در سطح معنیداری 05/0 استفاده شد.
یافتهها: نتایج آزمون تی مستقل اختلاف معنیداری بین اطلاعات دموگرافیک دو گروه نشان نداد. نتایج آزمون آماری تحلیل واریانس ترکیبی نشان داد که در هر دو گروه با جلیقه و بدون جلیقه وزنه، مقادیر تعادل ایستا و پویای آزمودنیها در پسآزمون نسبت بهپیشآزمون پیشرفت داشته است (0.05P<). همچنین اثرگذاری بیشتر تمرینات با جلیقه نسبت به تمرینات بدون جلیقه بر تمامی شاخصهای تعادل ایستا و پویای آزمودنیهای مشاهده شد.
نتیجهگیری: اجرای تمرینات ترکیبی در آب به همراه جلیقه وزنه بهخوبی میتواند فاکتورهای تعادل را پوشش داده و موجب بهبود تعادل افراد میانسال شود. لذا پیشنهاد میشود بهمنظور جلوگیری از اختلال در تعادل ناشی از افزایش سن، نسبت به بهرهمندی از فواید تمرینات آبی با جلیقه وزنه در دوران میانسالی اقدام شود.
The purpose of this study was to investigate the effect of 6 weeks of water exercises with and without weight vest on balance indices in middle-aged women with balance deficiency.The present study is a quasi experimental study, which is performed on 26 middle-aged women with available sampling method, which are randomly divided into two groups: water exercises with weight training vest and weightless water training group.The Balance Sheet of Biodex was used to evaluate the balance.After the end of 6 weeks of training, all pre-test steps were repeated in the post-test. To analyzing Data, using Shapirowilk and independent T-test and combined analysis of variance and at the significance level of 0.05.The De Cochain method was used to examine the effect size of the exercises.The results of statistical test of combined variance analysis showed that in both groups with and without weightless vest, the static and dynamic balance of subjects in the post-test improved compared to the pre-test(P≤0.05).Also,the effect of more vest training on non-vest exercises was observed on all the static and dynamic balance indices of subjects.As yet Most researches has used water exercises to improve balance in various societies, including the elderly, and has been less focused on the middle-aged community.Implementing combined water exercises along with weightless vest can well cover balance factors and improve the balance of middle-aged people. Therefore, in order to prevent disturbance in the balance caused by age,it is recommended to take advantage of the benefits of water exercises with weight vest in middle age.
https://rsr.basu.ac.ir/article_3081_c2d2ecd7ca8392c36d401794b51f000f.pdf
تمرین در آب
جلیقه وزنه
زنان میانسال
تعادل
Water exercises
Weight vests
Middle age women
Balance
per
دانشگاه بوعلی سینا
پژوهش در توانبخشی ورزشی
2383-1464
2383-1472
2019-08-23
7
13
67
76
10.22084/rsr.2019.19473.1458
3082
Research Paper
بررسی و مقایسه زوایای لوردوز،کایفوز و سر به جلو تنیس بازان روی میز با نرم جامعه غیر ورزشکار ایرانی
The Comparison Angles of Forward Head, Kyphosis and Lordosis between Table Tennis Players and Normal Range of Iranian Non-Athlete Subjects
حمید غفوری آبادی
fatemehpoorreza@gmail.com
1
یوسف مقدس تبریزی
moghadas@ut.ac.ir
2
هومن مینونژاد
h.minoonejad@ut.ac.ir
3
محمد هانی منصوری
haninio74@gmail.com
4
دانشجوی کارشناسی ارشد گروه بهداشت و طب ورزشی، دانشکده تربیت بدنی و علوم ورزشی، دانشگاه تهران، تهران، ایران
استادیار گروه بهداشت و طب ورزشی، دانشکده تربیت بدنی و علوم ورزشی، دانشگاه تهران، تهران، ایران
دانشیار گروه بهداشت و طب ورزشی، دانشکده تربیت بدنی و علوم ورزشی، دانشگاه تهران، تهران، ایران
دانشجوی کارشناسی ارشد گروه بهداشت و طب ورزشی، دانشکده تربیت بدنی و علوم ورزشی، دانشگاه تهران، تهران، ایران
زمینه و هدف: تمرینات ورزشی بهعنوان شکل خاصی از فعالیتهای بدنی جهتدار، ممکن است بر فرایند شکلگیری وضعیت بدنی، اثرات مهمی داشته باشند. هدف از مطالعه حاضر مقایسه زوایای سر بهجلو، کایفوز و لوردوز بین بازیکنان تنیس روی میز و نرم جامعه غیرورزشکار ایرانی بود.
روش بررسی: در این مطالعه 30 ورزشکار تنیس رویمیز سطح استانی باشگاهی شهر تهران (میانگین سنی 74/2± 86/19 سال و قد 33/3±8/170 سانتیمتر و وزن 30/3± 2/68 کیلوگرم) بهصورت هدفمند انتخاب ﺷﺪﻧﺪ. با استفاده از خطکش منعطف شاخصهای کایفوز و لوردوز آزمودنیها و با استفاده از دوربین عکاسی و روش فوتوگرامتری زاویه سر به جلو ورزشکاران تنیس روی میز اندازهگیری شد. دادهها از طریق آزمون تی تک نمونهای در سطح معناداری (05/0P<) مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند.
یافتهها: نتایج تحقیق نشان داد که در ورزشکاران تنیس روی میز بهطور معنیداری میزان زاویه کایفوز (44/4±92/43) و میزان زاویه سر به جلو (6/5±2/48) بیشتر و میزان لوردوز (73/6±6/27) کمتر از نرم جامعه افراد غیرورزشکار میباشد (05/0P<).
نتیجهگیری: از یافتههای این تحقیق میتوان نتیجه گرفت که ورزش تنیس رویمیز به دلیل اینکه ورزشکاران در حین اجرای تمرینات، وضعیت خاص بدنی به خود میگیرند، موجب افزایش میزان زاویهی سر به جلو و کایفوز ورزشکاران نسبت به غیرورزشکاران و کاهش میزان لوردوز کمری میشود. لذا پیشنهاد میشود که تمرینات کششی و تقویتی عضلات برای پیشگیری و اصلاح این ناهنجاریها انجام شود.
Background and Aim: Exercise as a specific form of physical activity arrow could have a significant impacts on development’s process of body posture. The aim of this study was the investigation of musculoskeletal disorder(kyphosis, lordosis, and Forward Head) between table tennis players and normal range of Iranian non-athlete subjects . Materials and Methods: In this study 30 table tennis players were selected (mean age, height and weight of 19/86 ± 2/74, 170/8 ± 3/33, and 68/2 ± 3/3 respectively). their Lumbar Lordosis, thoracic kyphosis were measured by flexible ruler and forward head was measured by photogrammetry and image camera. Results: Results showed that The mean degree of forward head (48/2 ± 5/6) and kyphosis (43/92 ± 4/44) in table tennis players were significantly greater than non-athletes persons and mean degree of Lumbar Lordosis (27/6 ± 6/73) in table tennis players was smaller. Conclusion: It can be concluded that posing specific postures during the table tennis increases forward head posture and kyphosis as well as decreased Lumbar Lordosis among table tennis players. Therefore, stretching and strengthening exercises are recommended to prevent and correction athletes from developing these abnormalities.
https://rsr.basu.ac.ir/article_3082_ed8d49bfb56b49f2497611452ce3d7b7.pdf
زوایای سر به جلو
کایفوز
لوردوز
تنیس روی میز
Forward head
Kyphosis
Lordosis
table tennis
per
دانشگاه بوعلی سینا
پژوهش در توانبخشی ورزشی
2383-1464
2383-1472
2019-08-23
7
13
77
89
10.22084/rsr.2019.18377.1434
3112
Research Paper
تأثیرتمرینات عصبی عضلانی بر قدرت عضلات هیپ، ناحیه مرکزی و مکانیکهای پرش ـ فرود در ورزشکاران با بازسازی رباط صلیبی قدامی
The effect of neuromuscular training on hip strength, core and jump-landing mechanics in athletes with anterior cruciate ligament reconstruction
کاظم نوروزی
ka.norouzi@gmail.com
1
رضا مهدوی نژاد
rmahdavinejad@yahoo.com
2
محمدرضا محمدی
mohammadi32@yahoo.com
3
امیرشهریار آریامنش
drariamanesh@yahoo.com
4
دانشجوی دکتری آسیب شناسی و حرکات اصلاحی، دانشکده علوم ورزشی، دانشگاه اصفهان
دانشیار،گروه آسیب شناسی ورزشی و حرکات اصلاحی، دانشکده علوم ورزشی ، دانشگاه اصفهان
استادیار ،گروه آسیب شناسی ورزشی و حرکات اصلاحی، دانشکده علوم ورزشی، دانشگاه حکیم سبزواری
جراح زانو، استادیار دانشگاه علوم پزشکی مشهد
زمینه و هدف: شیوع بالای آسیب مجدد رباط بازسازی شده یکی از مسائل پیچیده پس از عمل جراحی است. هدف از تحقیق حاضر تأثیر تمرینات عصبی عضلانی بر قدرت عضلات هیپ، ناحیه مرکزی و مکانیکهای پرش ـ فرود در ورزشکاران با بازسازی رباط صلیبی قدامی بود.
روش بررسی: تعداد 24 ورزشکار با سابقه بازسازی رباط صلیبی قدامی به صورت هدفمند و در دسترس انتخاب و بهصورت تصادفی به دو گروه تجربی و کنترل تقسیم شدند. قبل و بعد از پروتکل تمرینات عصبی عضلانی (8 هفته، 3 جلسه در هفته) از هر دو گروه ارزیابی قدرت ایزومتریک عضلات هیپ، استقامت عضلات ناحیه مرکزی و مکانیکهای پرش فرود به ترتیب با استفاده از دینامومتر ایزوکنتیک، آزمونهای ثبات مرکزی مک گیل و پرسشنامه امتیازدهی خطای پرش- فرود به عمل آمد. اطلاعات با استفاده از آزمون تی همبسته و آزمون آنوا برای اندازه های تکراری در سطح معناداری (05/0P<) مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت.
یافته ها: نتایج تغییرات درون گروهی گروه تجربی نشان داد که میزان قدرت ایزومتریک عضلات، استقامت عضلات ناحیه مرکزی و امتیاز خطای پرش ـ فرود در پسآزمون نسبت به پیشآزمون بهبود معنیداری داشت (05/0>P) که این تغییرات در گروه کنترل معنی دار نبود. همچنین تغییرات بین گروهی در دو گروه تجربی و کنترل در تمام متغیرها (05/0>P) تفاوت معناداری را نشان داد.
نتیجه گیری: براساس این نتایج می توان نتیجه گرفت که بخش های بالای زانو اثر قابل توجهی روی استراتژیهای کنترل حرکتی دارد. آگاهی از این امر می تواند عاملی برای طراحی بهتر برنامههای تمرینی جلوگیری از آسیب ACL و همچنین برنامه های جلوگیری از آسیب مجدد باشد.
Background and Aim: the high incidence re-injury of ligament reconstituted is one of the complex post-operative problems. Therefore, the purpose of this study was to investigate the effect of neuromuscular training on hip and core strength and jump-landing mechanics in athletes with anterior cruciate ligament reconstruction. Materials and Methods: Twenty-four athletes with a history of anterior cruciate ligament reconstruction were selected randomly and accessibility, and divided into experimental and control groups. Before and after the protocol of neuromuscular training (8 weeks, 3 sessions per week) from both groups, the isometric strength of hip, core muscles endurance and jump-landing mechanics were assessed using isokinetic dynamometer, McGill’s core stability tests and jump-landing error scoring system. Data were analyzed paired sample t-test and repeated measures anova significant level (P <0.05). Results: The results of intra group changes in the experimental group showed that there was a significant improvement in isometric muscles strength, core endurance, and jump-landing error score in post-test compared to pre-test (P <0.05) that these changes control group was not significant. Also, there was a significant difference between groups in both experimental and control groups in all variables (P <0.05). Conclusion: Based on these results, it can be concluded that the proximal parts of the knee have a significant effect on the motor control strategies.
https://rsr.basu.ac.ir/article_3112_2f1caef1bbcd97d2c2a1c81893f4bf10.pdf
بازسازی رباط صلیبی قدامی
آسیب مجدد
ناحیه مرکزی
مکانیک پرش ـ فرود
anterior cruciate ligament Reconstruction
re-injury
core
jump-landing mechanic
per
دانشگاه بوعلی سینا
پژوهش در توانبخشی ورزشی
2383-1464
2383-1472
2019-08-23
7
13
91
99
10.22084/rsr.2019.18387.1435
3083
Research Paper
ارتباط سفتی مفصل با ریسک بروز آسیب در اجرای فرود
The relationship between joint stiffness and the risk of injury during landing
محمد امین محمدیان
amin.electronic71@gmail.com
1
حیدر صادقی
heydarsadeghi@gmail.com
2
مهدی خالقی تازجی
mehdikhaleghi70@yahoo.com
3
دانشجوی دکترای گروه بیومکانیک ورزشی، دانشکده تربیتبدنی و علوم ورزشی، دانشگاه خوارزمی، تهران، ایران
استاد، گروه بیومکانیک ورزشی، دانشکده تربیتبدنی و علوم ورزشی، دانشگاه خوارزمی، تهران، ایران
استادیار، گروه بیومکانیک ورزشی، دانشکده تربیتبدنی و علوم ورزشی، دانشگاه خوارزمی، تهران، ایران
زمینه و هدف: سفتی یکی از خواص مکانیکی ساختارهای بدن انسان است که نقش مهمی در بیومکانیک حرکات ورزشی داشته و میتواند بر ریسک بروز آسیب اثرگذار باشد. هدف از انجام این تحقیق، تعیین ارتباط سفتی مفاصل زانو و مچپا با ریسک بروز آسیب در اجرای فرود بود.
روش بررسی: ۲۰ دانشجوی پسر فعال و سالم رشته تربیتبدنی و علوم ورزشی بهطور داوطلبانه در این تحقیق شرکت کردند. آزمودنیها هاپینگ عمودی به سه شیوه دوطرفه، یکطرفه روی پای برتر و یکطرفه روی پای غیربرتر و با سه استراتژی ترجیحی، کنترلی و بیشینه را برای تعیین متغیرهای سفتی مفاصل مچپا و زانو و آزمون فرود تکپا از روی سکو را برای تعیین متغیرهای منتخب بیومکانیکی مرتبط با ریسک بروز آسیب اجرا کردند. ارتباط سفتی مفاصل زانو و مچپا با متغیرهای منتخب بیومکانیکی در اجرای فرود از طریق آزمون همبستگی پیرسون با سطح معناداری ۰۵/۰ تعیین شد.
یافتهها: از بین متغیرهای سفتی مفصل مچپا و سفتی مفصل زانو حین اجرای هاپینگ با استراتژیهای مختلف (استراتژی کنترلی، ترجیحی و بیشینه)، سفتی مچپا حین اجرای هاپینگ ترجیحی و بیشینه یکطرفه با متغیر اوج مؤلفه عمودی نیروی عکسالعمل زمین و نرخ بارگذاری رابطه معنادار و مثبت و سفتی مچپا حین اجرای هاپینگ کنترلی دوطرفه با متغیر انرژی جذب شده مکانیکی رابطه معنادار و منفی داشت (۰۵/۰p<).
نتیجهگیری: با توجه به یافتههای تحقیق، میتوان بیان کرد که سفتی زیاد مفصل مچپا موجب افزایش ریسک بروز آسیبهای استخوانی مانند استئوآرتریت زانو و استرس فراکچر میشود، در حالیکه سفتی کم مفصل مچپا ریسک بروز آسیبهای بافت نرم را افزایش میدهد.
Background and aim: Stiffness is one of the mechanical characteristic of human body structures that plays an important role in biomechanics of sport movements and can affect the risk of injury. the purpose of this study was to determine the relationship between the joint stiffness and risk of injury during landing. Materials and methods: In the current study, 20 male physical education students participated voluntarily. They performed vertical hopping tests in three styles, bilateral, unilateral on dominant leg and unilateral on non-dominant leg, with three strategies, preferred and control and the maximal to determine the stiffness of the lower extremity and performed one-leg landing to determine the selected biomechanical variables related to the risk of injury. The relationship between lower extremity stiffness and selected biomechanical variables in landing was determined by Pearson correlation test with significance level of 0.05. Results: Among the ankle and knee stiffness variables during hopping tests with different strategies (control, preferential and maximal), ankle stiffness during preferential and maximal unilateral hopping tests showed significant and positive relationship with the peak of vertical ground reaction force and the rate of loading, and ankle stiffness During control bilateral hopping tests showed a significant and negative relationship with the mechanical absorbed energy (p <0.05). Conclusion: According to the results, it can be argued that the high ankle joint stiffness increases the risk of bony injuries such as knee osteoarthritis and stress fractures, while low ankle joint stiffness
https://rsr.basu.ac.ir/article_3083_03e7f705eb789b90c8d3675419053e7c.pdf
سفتی مفصل
ریسک بروز آسیب
فرود
joint stifness
risk of injury
Landing
per
دانشگاه بوعلی سینا
پژوهش در توانبخشی ورزشی
2383-1464
2383-1472
2019-08-23
7
13
101
110
10.22084/rsr.2019.19212.1457
3084
Research Paper
ارزیابی وضعیتهای مختلف ارگونومی دوچرخه بر فعالیت الکتریکی عضلات منتخب و عملکرد دوچرخه سوار قبل و بعد از اجرای پروتکل خستگی
Evaluation of different bicycle ergonomic positions on muscles activity and cyclist performance before and after a fatigue protocol
لیلا ایران نژاد
iranileila70@gmail.com
1
شهرام لنجان نژادیان
sh.lenjani@spr.ui.ac.ir
2
جلیل رئیسی
jalil_reisi@yahoo.com
3
کارشناس ارشد بیومکانیک ورزشی، دانشکده علوم ورزشی، دانشگاه اصفهان
استادیار بیومکانیک ورزشی، دانشکده علوم ورزشی، دانشگاه اصفهان
استادیار فیزیولوژی ورزشی، دانشکده علوم ورزشی، دانشگاه اصفهان
زمینه و هدف: دوچرخه سواری وسیلهای برای افزایش آمادگی جسمانی افراد است که توسط متخصصان قلب و توانبخشی بهعنوان روشی درمانی مورد استفاده قرار میگیرد. تحقیقات زیادی در زمینه بیومکانیک و ارگونومی دوچرخه سواری صورت گرفته تا اهدافی چون بهبود عملکرد، کاهش انرژی مصرفی و کاهش احتمال آسیب محقق شود. هدف از تحقیق حاضر مقایسه فعالیت الکتریکی عضلات راست کننده ستون فقرات، سرینی بزرگ و راست رانی و همچنین عملکرد دوچرخه سوار در شش وضعیت ارگونومیک دوچرخه قبل و بعد از اجرای پروتکل خستگی بود.
روش بررسی: شش دوچرخه سوار زن حرفهای با سابقه شرکت در رقابتهای کشوری و آسیایی در این تحقیق شرکت کردند. شش حالت متفاوت تنظیم دوچرخه شامل ترکیب دو حالت فرمان و سه ارتفاع صندلی برای دوچرخه در نظر گرفته شد. فعالیت الکتریکی سه عضله منتخب و همچنین سرعت زاویهای پدالزنی در قبل و بعد از اجرای پروتکل خستگی بر روی دوچرخه ارگومتر ثبت گردید.
یافتهها: نتایج نشان داد که در حالتهای مختلف تنظیم دوچرخه، اثر خستگی بر میزان فعالیت الکتریکی عضله راست کننده ستون فقرات تفاوت معناداری داشت. همچنین سرعت زاویهای پدال زنی یا عملکرد ورزشی دوچرخه سوار در حالات مختلف تنظیم دوچرخه تفاوت معناداری نشان داد.
نتیجهگیری: تنظیمات ارگونومی دوچرخه شامل تغییرات فرمان و صندلی برای خستگی کمتر عضلات و دستیابی به بهترین عملکرد ورزشی حائز اهمیت است. با توجه به نتایج تحقیق حاضر، بهترین حالت تنظیم دوچرخه به منظور ارتقاء عملکرد، حالتی است که صندلی بالاتر از ارتفاع مرجع و فرمان موازی با سطح زمین تنظیم شده باشد.
Background and aim: Bicycling is an activity for increasing the physical fitness of people. Cardiac and rehabilitation specialists prescribing this activity as an alternative treatment method. Many researches were done in the fields of biomechanics and ergonomics of cycling to reach the goals including improve techniques, reduce energy expenditure, and also reduce injury risk. The aim of this study was to compare the electrical activity of erector spinae, gluteus maximus, and rectus femoris muscles and also the cyclist performance in six different bicycle ergonomic positions before and after performing a fatigue protocol. Materials and methods: Six professional female cyclist participated in this study. They have some experiences in national and Asian competitions. Six different ergonomic settings were considered consist of two handlebars and three saddle height settings. Electrical activity of three selected muscles and also the pedaling angular velocity were recorded before and after performing a fatigue protocol on a cycle ergometer. Results: The effect of fatigue on electrical activity of muscles were differed significantly in different bicycle ergonomic positions. Besides, the angular velocity of pedaling or cyclist performance showed significant difference in these six ergonomic positions. Conclusion: Ergonomic settings of bicycle including handlebars and saddle settings are important for reducing the muscles fatigue and increasing the cyclist performance. According to the results of this research, the position for the best performance is setting the saddle height upper the reference point, that is equal to lower extremities length, and setting the handlebars parallel to the ground.
https://rsr.basu.ac.ir/article_3084_dd61150d44706aae4d0d704c61a7cddd.pdf
ارگونومی
دوچرخه سواری
الکترومایوگرافی
خستگی
عملکرد ورزشی
ergonomics
Bicycling
electromyography
Fatigue
Athletic performance
per
دانشگاه بوعلی سینا
پژوهش در توانبخشی ورزشی
2383-1464
2383-1472
2019-08-23
7
13
111
123
10.22084/rsr.2019.19156.1455
3085
Research Paper
وضعیت بدنی و آسیبهای ورزشی شایع در مردان نخبه کاراتهکار
Common postures and sport injuries in elite karate athletes
بشیر حسین زاده
bhosseinzadeh@ut.ac.ir
1
شهرزاد زندی
shzandi@ut.ac.ir
2
کیوان بابان
keywanbaban@gmail.com
3
کارشناسیارشد، گروه بهداشت و طب ورزشی، دانشکده تربیتبدنی و علوم ورزشی دانشگاه تهران، تهران، ایران.
استادیار گروه بهداشت و طب ورزشی، دانشکده تربیتبدنی و علوم ورزشی دانشگاه تهران، تهران، ایران.
کارشناسیارشد، گروه آسیبشناسی ورزشی و حرکات اصلاحی، دانشکده تربیتبدنی و علوم ورزشی دانشگاه خوارزمی، تهران، ایران.خوارزمی، تهران، ایران
زمینه و هدف: اختصاصیبودن تمرینهای ورزشی و تمرینات با الگوی تکراری میتواند بر سیستم اسکلتی-عضلانی تأثیرگذار باشد. هدف مطالعهی حاضر، بررسی و مقایسه ناهنجاریهای پاسچرال و آسیبهای ورزشی کاراتهکاران سبک کاتا و کومیته است.روش بررسی: 38 کاراتهکار نخبه (20 نفر کومیته، 18نفر کاتا) آزمودنیهای تحقیق را تشکیل دادند. به منظور اندازهگیری کفپای صاف از شاخص استاهلی، برای ارزیابی ناهنجاریهای زانو از کالیپر، برای اندازهگیری میزان زاویه Q از گونیامتر یونیورسیال، برای اندازهگیری میزان کایفوز و لوردوز از خطکش منعطف و برای اندازهگیری میزان شیوع آسیبدیدگی از فرم جمعآوری اطلاعات استفاده شد. به منظور مقایسه این دو گروه از آزمون تیمستقل و برای مقایسه شیوع آسیبدیدگی از تست خی دو استفاده شد.یافتهها: نتایج آزمون تی مستقل نشان داد که بین میزان شاخص استاهلی کف پا (00/0P=) در گروه کومیته و کاتا، تفاوت معنیداری وجود دارد. اما بین کایفوز سینهای (53/0P=)، لوردوز کمری (06/0P=)، زاویه Q (54/0P=)، فاصله کندیلهای داخلی ران (86/0P=) و میزان فاصله قوزکهای داخلی مچ پا (78/0P=) تفاوت معنیداری بین دو گروه مشاهده نشد (05/0<P). همچنین بیشترین شیوع آسیبدیدگی مربوط به اندام تحتانی (4%/58) بود. نتیجهگیری: براساس نتایج مطالعه حاضر میتوان بیان کرد که ورزش کاراته بهدلیل نوع تمرینات ویژه و الگوی حرکات تکراری رایج میتواند بر وضعیت بدنی ورزشکاران تأثیر بگذارد. نتایج نشان داد که تمرینات طولانیمدت کاراته منجر به افزایش میزان شیوع کفپای صاف و زاویه Q ران در گروه کاتا و افزایش لوردوز کمری در گروه کومیته شده است. همچنین نتایج این مطالعه نشان داد که بیشترین میزان آسیبدیدگی در اندام تحتانی این ورزشکاران است.
Background and aim: The sport specificities and repetitive patterns can affect musculoskeletal system. The aim of this study was to investigate and comparison of postural disorders and sport injuries in Kata and Kumite style karate athletes. Materials and Methods: 38 elite (20 Kumite, 18 kata) formed the research subjects. The flat foot was measured with Staheli index, and Caliper, universal goniometer and flexible ruler were used for assessing knee abnormalities, Q-angle and spinal curvatures respectively. The rate of injuries were recorded in data collection forms. Independent t-test was used to compare the postural variables between groups and chi-square was used to compare the injury rates. Results: Independent t-test showed that there was a significant difference between the amount of Staheli foot index (P = 0.00) in kumite and kata groups. However, between the kyphosis (P=0.53), lumbar lordosis (P=0.06), Q angle (P=0.54), the distance between the inner thigh condyles (P=0.86) and the distance between the inner ankle malleolus (P=0.78) There was no significant difference between the two groups (P> 0.05). The highest incidence of lesions was also observed in lower limb (58.4%). Conclusion: Based on the results of this study, it can be concluded that karate exercise can affect athletes's posture due to the type of special training and the pattern of repetitive movements. The results showed that prolonged karate training increased the prevalence of flat foot and hip Q angle in the Kata group and increased lumbar lordosis in the Kumite group and lower extremity had the highest injury rate.
https://rsr.basu.ac.ir/article_3085_53b69c0ee416b7bde67736f590799887.pdf
کاراته کار
وضعیت بدنی
آسیب ورزشی
Karate
Posture
Sport injury
per
دانشگاه بوعلی سینا
پژوهش در توانبخشی ورزشی
2383-1464
2383-1472
2019-08-23
7
13
125
133
10.22084/rsr.2018.16276.1374
3086
Research Paper
تأثیر هشت هفته تمرینات مبتنی بر اصول NASM بر آزمونهای عملکردی مفصل شانه
Effect of eight weeks of NASM exercises on shoulder functional tests
علی شریفی
ali.sharifi7272@gmail.com
1
وحید ذوالاکتاف
v.zolaktaf@spr.ui.ac.ir
2
کارشناسیارشد آسیبشناسی و حرکات اصلاحی دانشگاه اصفهان
دانشیار آسیبشناسی و حرکات اصلاحی دانشگاه اصفهان
زمینه و هدف: عملکرد مفصل شانه در فعالیت های شغلی آتشنشان ها بسیار اهمیت دارد. در این تحقیق، تأثیر هشت هفته تمرینات NASM بر محدودیت عملکرد حرکتی مفصل شانه مطالعه شد.
روش بررسی: آزمون تحرک پذیری شانه بر روی تمام آتشنشان های اصفهان اجرا شد و از میان داوطلبان دارای محدودیت عملکردی، 17 نفر بهطور تصادفی انتخاب شدند. سپس از آنها چهار آزمون عملکردی معیار (تعادلی Y، بالا آوردن دست ها، خاراندن اپلی و چرخاندن شانه) گرفته شد. پس از هشت هفته، آزمون های معیار مجدداً تکرار شدند و آزمودنی ها وارد دوره تمرینی با رویکرد NASM شدند. برنامه تمرینی هشت هفتهای و در هر هفته شامل سه جلسه یک ساعتی بود. بعد از اتمام دوره تمرینی، آزمون های معیار تکرار شدند. تحلیل داده ها توسط آنوای یک سویه درون گروهی در سطح معناداری 05/0 انجام شد.
یافته ها: از 524 آتشنشان شاغل، 210 نفر (%40) در عملکرد حرکتی شانه مشکل داشتند. در پایان 8 هفته بی تمرینی، در هیچ یک از چهار معیار عملکردی مفصل شانه تغییر معنادار مشاهده نشد (03/0d£ و 05/0P³). در حالیکه در پایان دوره تمرینی 8 هفته ای، در هر چهار معیار پیشرفت معنادار مشاهده گردید (04/0d³ و 05/0P£).
نتیجه گیری: یافته های توصیفی نشان داد درصد چشم گیری از آتشنشان ها در عملکرد مفصل شانه محدودیت دارند. یافته های استنباطی نیز نشان داد تمرین با رویکرد NASM عملکرد مفصل شانه را بهبود داده است. براساس این نتایج، میتوان برای مشاغل سنگین دستی مثل آتشنشانی، استفاده از رویکرد NASM را در طراحی تمرینات مفصل شانه توصیه نمود.
Background and aim: Shoulder functionality is crucial in firefighting activities. In this study, we examined the effects of an 8-week NASM exercise program on limitation of shoulder functionality. Material and methods: We administered the shoulder mobility functional test on all firefighters lived in Isfahan, and randomly selected 17 volunteers with functional limitations. Then, we administered four functional tests (Y balance, Shoulder raise, Apley’s scratch, and Shoulder circumduction) as the criteria. After 8 weeks, we repeated the criteria tests and then we started their exercise program based on NASM approach. The exercise program consisted of 8 weeks of3-session training per week. We repeated the criteria tests at the end of exercise program. We analyzed the data by one-way ANOVA and set the significance level at 0.05. Results: Out of 524 active firefighters, 210 (%40) had limitations in shoulder functionality. There was no significant change in none of four criteria tests at the end of 8 weeks of detraining (P ≥ 0.05 , d ≤ 0.03). Whilst, there was a significant change in each of four criteria tests at the end of 8 weeks of training (P ≤ 0.05 , d ≥ 0.04). Conclusion: Descriptive statistics showed a remarkable percentage of firefighters had functional limitations in shoulder. Inferential statistics supported the use of exercise training based on NASM approach to treat shoulder limitations. In general, our findings suggest the use of NASM guidelines in designing exercise training to recover shoulder functionality.
https://rsr.basu.ac.ir/article_3086_1202ba723fd256b5800b9e34b154aed5.pdf
تمرینات NASM
آزمونهای عملکردی
تحرکپذیری شانه
آتشنشانها
Keywords: NASM exercises
functional tests
shoulder mobility
firefighters